#بالهای_خیس
هوا سرد بود ، باران تندی باریده بود و همه جا رو خیس کرده بود ، بطوریکه شونه های خاکی جاده ، کاملا گِل آلود بود و جاهایی که حالت گودال داشت پُر از آب و گِل بود
ماشینها با سرعت رد میشدن و آبهای جا مونده از بارون رو به کناره های جاده می پاشیدن
توی این شرایط ، توی یه گودال ، یه چیزی داشت وُول میزد ، مثل اینکه پرنده ای در گودال گیر افتاده بود،
سرعت ماشین خیلی زیاد بود ، ولی دکترِ داستان ما ، که کارش درمان حیوانات بود ، نمیتونست بی تفاوت از این منظره بگذره و به راه خودش ادامه بده
برای همین ، با احتیاط ، سرعتِ ماشین رو کم کرد و چند متر جلوتر ، ماشین رو توی شونه ی خاکیِ جاده ، پارک کرد و سراغ چاله رفت
درست حدس زده بود ، یه پرنده ی کوچیک ، توی گِل و لایِ گودال گیر کرده بود و نمیتونست خودش رو نجات بده
هر چی سعی میکرد ، نمیشد ، گِلها چنان تموم بدنش رو گرفته بود که اجازه ی حرکت بهش نمیداد
با نا امیدی تلاش میکرد،ولی فایده ای نداشت ، نیاز به کمک داشت وگرنه در اون شرایط خیلی نمیتونست دوام بیاره و حتما تلف میشد
چشمش به راه بود تا یکی به کمکش بیاد ، از طرفی نگران بود که طعمه ی حیوون دیگه ای نشه
قلب کوچیکش ، خیلی تند تند میزد و با نا امیدی میخواست پر و بال بزنه ، ولی گِلهای چسبیده به بدنش اجازه ی اینکار رو نمیداد
گِلهای خیس ، خیلی سنگین بود و کُلّ بدنش رو پوشونده بود ، خوشبختانه سایر اعضاء بدنش سالم بود
دکتر با احتیاط پرنده ی کوچولو رو از چاله خارج کرد ، با دقت ، یه معاینه سر پایی انجام داد ، خوشبختانه ، بال و پَرش سالم بود و مشکل جدّی نداشت
فقط باید یه جوری گِلها ، از روی پَر و بال و بدنش پاک میشد ، دکتر ، برای انجام کمکهای امدادی باید اول میبردش توی یه جای امن و گرم ، فضای ماشین برای اینکار ، مناسب بود
با تجربه ای که داشت بخوبی تونست ، گِلهای چسبیده به پرنده رو ، بدون اینکه بهش صدمه ای وارد بشه ، پاک کنه
پرنده شانس آورده بود ، همین کار رو اگه یه آدم ناشی و یا بی مبالات میخواست انجام بده ، میتونست صدمات جدی و عمیقی به پرنده بزنه ، حتی میتونست کاری کنه که دیگه تا آخر عمر ، نتونه پرواز کنه
با اینکه گِلها از بدن پرنده پاک شده بود ولی هنوز ، قادر به پرواز نبود ، پَرهاش خیس بود و بالهاش خسته ، آنقدر تلاش کرده بود که نا نداشت حرکت کنه ، چه برسه به پرواز
دکتر مجبور شد. مدتی صبر کنه تا پرنده در فضای ماشین ، گرم بشه و پَرهاش کاملا خشک بشه
صبوری ، کار بلدی و دلسوزیِ دکتر ، بزرگترین شانسی بود که تونست این پرنده رو به زندگی برگردونه
بعد از کمی استراحت و خشک شدن کامل ، پرنده دیگه قادر به پرواز بود ، پرنده ی کوچیک ما ، خیلی نفهمید که چه اتفاقی افتاده
دکتری از کار و زندگیِ خودش زد و برای نجاتش ، وقت گذاشت ، با صبوری و مهارت تونست اون رو به زندگی برگردونه
پرنده ی کوچیک مثل روز اول ، بال کشید و شادی کنان در طبیعت ، محو شد
⚠️ پ.ن
🔹گناه ، مثل گل و لای برای پرنده است
🔹پرواز با بالهای خیس و پُر از گِل و لای محاله
🔹بدون کمک یه فردِ کار بلد ، پاک شدن از گِل ، شاید امکان پذیر نباشه
🔹در زندگیِ شما ، کسی هست که کار بلد باشه؟
✍ #ر_خلخالی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🆔 @rkhalkhalij
™ ۱۴۰۱۱۱۰۷