دانش مهارت

#خیرخواهی_یا_خودخواهی

نزدیک خونه بود ، اومد درب رو باز کنه ، با تعجب یه گربه خیابونی رو دید، که غیر طبیعی بود

اولش متوجه نشد ، خوب که دقت کرد خنده اش گرفت ، از طرفی هم تعجب کرد ، یه قیف نصف شده ، توی گردن گربه ، گیر کرده بود

ظاهراً یه قیف کوچیک که نصف شده بود ، مثل یه تله براش عمل کرده بود ، معلوم نبود ، چی شده که سر گربه ، از سر تنگ قیف ، وارد شده  و‌ گیر افتاده بود ،

طرف گشاد قیف. مثل بلندگوی دستی ، وانتیها ، کاملا روی صورتش رو پوشونده بود ، انکار یه بلندگو تو کف کوچه ، داره راه میره 😳

هم خنده دار بود هم ناراحت کننده ، تا بحال ، چنین چیزی ندیده بود

حتما گربه هم از این وضعیت ناراحت بود و دنبال راه حلی بود که از این وضعیت خارج بشه ، ولی چجوری؟!!

البته خیلی اذیتش نمی‌کرد ، ولی بهر حال ، باید از شرش راحت میشد

یه لحظه اومد بطرف گربه ، شاید بتونه براش  کاری کنه ، که گربه ترسید و پا بفرار گذاشت ، تا بخودش اومد فرار کرده بود

بدجوری فکرش رو مشغول کرده بود ، حیونکی معلوم نبود چجوری می‌تونه از شر این مزاحم خلاص بشه

 فکر اینکه چرا  نتونسته ، براش کاری کنه ، اذیتش میکرد ؟!

با خودش فکر میکرد ، کسی که قصد صدمه زدن و یا اذیت کردنش رو نداشت ، پس چرا گربه ، ترسیدو فرار کرد ؟!

حدس میزد ، اگه گربه میشناختش و بهش اطمینان داشت که قصد صدمه زدن  بهش رو نداره ، حداقل فرار نمی‌کرد ، و خودش می‌آمد پیشش تا کمکش کنه

حالا اینکه اون چقدر ، مهارت داشته باشه که بتونه  مشکل گربه رو حل کنه ، توی مراحل بعدی خودش رو نشون میداد

البته تا همینجا هم ، چند قدم جلوتر از خیلیها بود ، چون

🔸 اولا دلش برای گربه سوخته بود  ، و از روی دلسوزی میخواست بهش کمک کنه 

🔸 دوم اینکه ، دنبالش نکرده بود تا بزور بگیردش و کمکش کنه ، البته اگه دنبالش هم میکرد نمیتونست بگیردش 😃

🔸 سوم اینکه از کار گربه ناراحت نبود ، چون میدونست برای سیر کردن شکم خودش و بچه هاش ، مجبوره سرش رو توی هر سوراخی بکنه ، بنابراین ، گیر افتادن در این مواقع ، دور از انتظار نیست

🔸 چهارم اینکه از خود گربه هم بدش نیامده بود ، که بخواد سرزنشش کنه ، یعنی با خودش بگه ، عجب گربه احمقیه ، خوب ، باید میفهمید که اینکار رو نباید بکنه. حقشه ،بگذار اذیت بشه تا دفعه بعد از اینکار ها نکنه

🔸 پنجم اینکه ، وقتی فرار کرد ، سنگ ویا وسیله دیگه ای  رو بسمتش پرتاب نکرد ، یا سرش داد نزد 
چون اونوقت میترسید و ممکن بود ، دیگه به هیچ آدمی که میخواد کمکش کنه ، نتونه اطمینان کنه   
یعنی اگه نتونست کمکش کنه ، حداقل مشکلاتش رو بیشتر نکرد

🔸 ششم اینکه ، برای دریافت تشویق و یا ترس از  سرزنش دیگران ، نمی‌خواست بهش کمک کنه 
بلکه دوست داشت که اون از شرایط سخت خارج بشه ، یعنی توی اون لحظه راحتی اون گربه براش مهم بود ، نه حرف دیگران و نه حتی ایجاد شرایط مطلوب برای خودش

⚠️ پ.ن

🔹امر بمعروف و نهی از منکر بر همه واجبه

🔹خیر خواهی و گره گشایی از مشکلات دیگران ، کاری پسندیده ، مطلوب و وظیفه هر انسانیه

🔹خیر خواهی بدون 
علم 
شناخت موقعیت
شناخت مخاطب 
صبر
مهارت
نه تنها کمک کننده نیست بلکه می‌تونه،  آسیب زننده هم باشه

✅اگه شما هم تجربه مشابهی در خصوص خیر خواهی برای دیگران دارید ، خوشحال میشم ، راهکار خودتون رو برامون بفرستید 🙏

✍ #ر_خلخالی

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#رو_منم_حساب_کن_آقا
#نشر_بین_دوستان 🙏🌹

🆔 @rkhalkhalij

™ ۱۴۰۱۱۱۰۵